عفاف و حجاب

عفاف و حجاب

عفاف و حجاب

عفاف و حجاب

دخترک دوید سمت مادرش و گفت: مامان، ببین پسر عمو اذیت میکنه.

مادرش همین که چشمش به دست نامحرم افتاد که شانه دخترش را می کشد با نارحتی گفت: خجالت نمی کشی آقا مهران دخترم دیگه به سن تکلیف رسیده.

مهران که توقع شنیدن سن تکلیف رو نداشت گفت: من از کجا میدونستم که ریحانه به این سن رسیده؛ در ضمن این چه جور تکلیفیه که بلوز و شلوار پوشیده و سرش هم تقریبا برهنه است؟


ریحانه گفت: دیدی مامان، گفتم چادر بپوشم هی میگی نه نمی تونی جمع کنی اگه میذاشتی حداقل اون بلوز بلنده رو می پوشیدم دیگه مهران آقا فکر نمی کرد من بچه ام.

دحترک

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: کودکان دلشان مثل زمین خالی است هر چه در آن بکاری رشد می کند،(1)

دختری که خود به حجاب علاقه نشان می دهد ولی مادر مانع او می شود، فردا هم که باید در جامعه وجودش را از چشمان ناپاک نگه دارد دیگر به سمت حجاب نمی رود و میشود مثل بعضی از زنان کوچه و بازار که مادرانی با حجاب کامل، ولی دختری بی حجاب همراهش است، این همان دختریست که در دلش بی حجابی و بی عفتی را پرورش دادیم و حالا دیگر با داد و گریه حاضر به قبول حجاب نیست.                           

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۰۷
جامعه ای سالم و بدون بی بندوباری

حاضر به قبول حجاب نیست

سن تکلیف